اعتماد:هنگامی که رییس مجلس هفتم از خوشحالی ایرانیان از تصویب طرح " تثبیت قیمت ها " در اولین سال تشکیل مجلس هفتم خبرمی داد و می گفت " وقتی مردم در خیابان از کنار من رد می شوند ،اتومبیل خود را به اتومبیل من نزدیک و از مجلس هفتم به خاطر متوقف کردن گرانی تشکر می کنند . ... مردم آنقدر خوشحال شده اند که وقتی در هر محفلی و مجلسی که من در آن حضور پیدا می کنم ، خودشان را به من می رسانند تااز مصوبه مجلس تشکر کنند ونسبت به پول توجیبی خود احساس امنیت می کنند " ، از شادی در پوست خود نمی گنجید وعملکرد اصولگراها را چنان موفق ارزیابی می کرد که لازم می دید به دولت اصلاحات درس اقتصاد دهد ؛ " پیام مجلس به دولت [ خاتمی ] با ارائه این طرح آن است که افزایش قیمت ها راه حل مشکلات اقتصادی و جبران کسری بودجه نیست و دولت به دنبال راه های دیگر باشد" ( ایلنا ،6/10/83) . آقای حداد عادل ضمن ابراز همدردی با ایرانیان علیه گران شدن کالاها در زمان آقای خاتمی چنین داد سخن می داد :" مردم سالهاست در ابتدای هر سال با گران شدن ناگهانی انواع کالاها مواجه می شوند و زمانی که قیمت ها اعلام می شود ، عملاً همه مردم و بویژه کارمندان عزا می گیرند " . وی نتیجه تحقیقات مجلس هفتم را دربار? گران شدن بنزین چنین بیان کرد : " سالهاست به بهانه صرفه جویی در مصرف سوخت قیمت بنزین افزایش می یابد اما هیچ تأثیری در صرفه جویی و مصرف سوخت نداشته است و معلوم می شود که این قضیه اصلاً پایه و اساس درستی نداشته است " ( ایلنا ،6/10/83) . خشنودی ناشی از تصویب طرح تثبیت قیمت ها در مجلس هفتم منحصر به رئیس مجلس هفتم نبود . آقای احمد توکلی نیز با افتخار اعلام می کرد : " طرح تثبیت قیمت ها از درخشان ترین نقاط فعالیت مجلس هفتم است . چه اشکالی دارد که مجلس کاری کند که مردم نسبت به نظام امیدوار شوند " (ایلنا، 8/10/83) . همچنین آقای پیش بین راه یافته جیرفت از اینکه" مجلس هفتم طرح های جهانی چون تثبیت قیمت ها را در کارنامه خود دارد " ( ایلنا، 7/3/84) ، به خود می بالید و آقای احمدی راه یافته دیگر مجلس هفتم نیزادعا می کرد : " مخالفت با طرح تثبیت قیمت ها هیچ مبنای علمی ندارد " ( ایلنا 4/10/84) . حتی آقای مصباحی مقدم براین باور بودکه ، "مجلس طرح های مختلف را با کار کارشناسی دقیق و درراستای بهبود اوضاع اقتصادی جامعه ارائه می دهد و هیچ یک از طرح های تثبیت قیمت ها و کاهش نرخ سود بانکی سیاسی نیست ، بلکه اقدامات آقایان [اصلاح طلبان] سیاسی است که برای ذهنیت عامه مردم بحران آفرینی می کنند ... . این طرح [ تثبیت قیمتها ] به هیچ عنوان منحصر به یک سال نیست و در سالهای آینده هم ادامه می یابد .این طرح دلهره خرید مردم را به آرامش امکان خرید مبدل کرد" ( ایلنا،5/10/83) . با پیروزی آقای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری نهم در نیمه اول سال 84 شادی اصولگراها کامل شد . پوسترهای تبلیغاتی " آبادگران ایران اسلامی "حزب حامی آقای احمدی نژاد با این دو شعار مزین شده بود که در صورت انتخاب وی ، "پول نفت باید سر سفره های مردم دیده شود" و " حداکثر رفاه و نشاط برای همه مردم ایران " . تیتر کیهان نیز به نقل از آقای احمدی نژاد چنین بود که ، " پول نفت سر سفره های مردم " . مسأله دولت از نظر نامزد اصولگرای ریاست جمهوری نهم سر و وضع جوانان و کلاه و چکمه زنان نبود ، مبارزه با مفاسد و مافیای اقتصادی و عدالت گستری بود . در نیمه دوم سال 84 و با آغاز به کار دولت نهم تبلیغات اصولگراها مبنی بر اینکه قیمت کالاهایی همچون بنزین ، گاز ، آب ، برق و... را تثبیت و از افزایش بهای آنها جلوگیری می کنند ، با وعده های آقای احمدی نژاد تکمیل شد که قیمت مسکن را نصف ، تورم را تک رقمی و بیکاری را نیز نزدیک به صفر خواهد کرد . تلاش دولت نهم در سال 85 معطوف به تشکیل " صندوق مهررضا" ، مانور در زمینه پرداخت وام های مسکن ،بخشودگی جرائم ناشی از دیر کرد پرداخت وام های بدهکاران ، تغییر ناگهانی تعرفه ها و واردات بی سابقه کالاهای مصرفی ، تبلیغ ضرورت افزایش جمعیت کشور به 120 میلیون نفر و تداوم سفرهای استانی برای حل مشکلات مردم به طور رو در رو ازیک سو و تلاش برای انتقال اسرائیل از خاورمیانه به کانادا ، استرالیا یا اروپا ، انکار هولوکاست و برپایی سمینار در این مورد در تهران ، وعده وقوع تحول بزرگ جهانی ظرف دو سال و ارائه 20 راه حل برای اداره بهتر جهان و نیز جشن های هسته ای گذشت و اصولگرا یان همچنان با افزایش قیمت بنزین و سهمیه بندی آن به شدت مخالفت می کردند ؛ " دولت و مجلس به طور کلی و مصرانه با موضوع جیره بندی بنزین مخالف هستند " (یحیوی ، راه یافته بروجرد ،ایلنا، 20/1/85) . با اینکه در سال 85 تعدادی از اصولگراها منتقد اوضاع اقتصادی کشور شدند اما آقای احمدی نژاد و سخنگوی او همچنان گرانی و تورم روزافزون را یا تکذیب می کردند و آن را "بزرگ نمایی" مخالفان دولت نهم می خواندند و منتقدان را به خرید از محله نارمک به جای شمال شهر تهران ارجاع می دادند یا علت افزایش قیمت ها را متوجه عده ای خاص می کردند . برای مثال آقای احمدی نژاد گران شدن محصولات لبنی را اشتباه یک فرد خواند که بزودی برطرف می شود ، یا یک بانک خصوصی را مسئول افزایش قیمت مسکن ( حدود 100 درصد ) نامید و ادعا کرد در این زمینه باندی توطئه گر را وزارت اطلاعات شناسایی و به زودی به ملت ایران معرفی خواهد کرد که البته هرگز معرفی نشد. تکذیب گرانی علاوه بر مردم و اصلاح طلبان ، به تدریج با اعتراض تعداد بیشتری از اعضای فراکسیون اصولگرای مجلس هفتم مواجه شد که نمونه ای از آن را ملاحظه می فرمایند: " کسانی که معتقدند موضوع گرانی ها بزرگ نمایی شده را باید زنبیل دستشان داد تا با تاکسی و وسایل نقیله عمومی خرید کنند ، مستأجر باشند ، روزهای پایانی قرار دادشان هم باشد تا صاحبخانه بگوید 30 درصد اجاره بها را بایدافزایش دهید تا بدانند تا در بحث گرانی بزرگ نمایی شده است یا خیر"(سادات موسوی ، ایلنا ، 7/5/85) . سرانجام در سال 86 "واقعیات تلخ " جای " رویاها و وعده های شیرین " را گرفت . گرانی های روز افزون و موج انتقادات وسیع مردمی جایی برای انکار گرانی ها و ارجاع مردم به نرخ ثابت قیمت ها در نارمک باقی نگذاشت . در این سال مراجع تقلید نیز به انتقاد علنی از دولت و مجلس پرداختند . این واقعیات اگر چه ادبیات و آرزوهای اصولگراها را تغییر داد اما آنان به جای حل مشکلات به انتقاد از یکدیگر پرداختند . مجلس اصولگرا دولت اصولگرا را مسبب گرانی ها خواند و آقای احمدی نژاد مجلس هفتم را یکی از دلایل عمده گرانی ها نامید . قدر مسلم آنکه خوشبینی اصولگراها به حل سریع مشکلات ملی و جهانی پایان یافته است ، چرا که با وجود یکدست شدن حکومت و افزایش بی سابقه بهای نفت ، نه تنها مشکلات کشور و مردم بر طرف نشده است ، بلکه گرانی و تورم و بیکاری از یک سو و بی کفایتی مدیریتی و اجرایی از سوی دیگر ایران در شرایط سخت و ایرانیان در معرض فشارها ، محرومیت ها و آسیب های گوناگون قرار داده است . در حقیقت سه سال طول کشید تا آثار زیانبار تصمیم های غیر علمی و غلط مجلس هفتم و بی تدبیری و سوء مدیریت دولت نهم بر اکثریت قاطع مردم و نیز بر بسیاری از اصولگراها معلوم شود و آنان مجبور به اقرار شوندکه یا مجلس هفتم لوایح و طرح های درست و هماهنگ تصویب نکرده یا دولت نهم فاقد تئوری و برنامه اقتصادی ونیز مدیریت ناتوان و ناهماهنگ است یا هر دو ناکارآمدند و نتیجه این وضع جزگرانی و تورم طاقت فرسا نبوده است . در این میان یکی دو استثنا پیدا شد . آقای سبحانی نماینده دامغان غیر مستقیم از مردم عذرخواهی کرد با این عنوان که "من از بابت اتفاقی که در مجلس هفتم افتاد ، متأسفم"(اعتماد ،3/11/86).ازدولتی ها نیزرئیس کل بانک مرکزی سیاست های اقتصادی دولت را اشتباه و موجب رشد نقدینگی،افزایش گرانی و تورم و نیز بیشتر شدن شکاف طبقات فقیر و غنی خواند . اکنون به آقای حداد عادل برگردیم که در سال 83 آرزوی "ژاپن اسلامی" شدن ایران را در سر می پروراند و " عیدی سال 84 مجلس اصولگرا به ملت شهید پرور " را طرح تثبیت قیمت ها می خواند و در سال 85 وعده می داد که ، " ما لبنان را دوباره خواهیم ساخت" (ایلنا ، 25/5/85) . وی از جمله اصولگرایانی است که در سال جاری ادبیات خود را تغییر داده اما به جای اعتراف به اشتباهات مجلس هفتم ، از کشف های جدیدی سخن می گوید که به عقل هیچ سیاستمداری نرسیده است ؛ "مردم از ارزان تر بودن بنزین از آب [ معدنی] ناراحتند !" آقای حداد عادل دیگر نه تنها از " عزا گرفتن همه مردم بویژه کارمندان دولت از گرانی هر ساله " سخن نمی گوید بلکه هشدار می دهد که " مسئولان نباید بالش نرم زیر سر مردم قرار دهند ! " البته رئیس محترم مجلس هفتم توضیح نداده است که چگونه و کی به این نتیجه رسیده است که افزایش قیمت کالاها راه نجات مشکلات اقتصادی کشور است و چرا گران شدن بنزین در صرفه جویی و مصرف سوخت تأثیر دارد ؟ در هر حال کشفیات جدید اصولگراها موجب شد مجلس هفتم برخلاف وعده های گذشته خود امسال بنزین را هم گران کرد و هم جیره بندی ! آقای جنتی نیز با ارائه پیشنهاد دوگانه سوز کردن خانه ها ، معنای واقعی بردن نفت سر سفره مردم را بیان کرد ؛ از آنجا که دولت اصولگرا نمی تواند به همه خانه ها گاز برساند، بهتر است مردم خود نفت را جایگزین آن کنند و به خانه برند ! از این جالب تر اقدام انقلابی وزیر رفاه دولت عدالت گستر بود که چون دولت نهم نمی تواند فقر را از میان بردارد اما می تواند مانع اعلان خط فقر به مردم شود تا ناراحت نشوند ! اکنون قصد ندارم هشدارهای اصلاح طلبان دربار? وضعیت کشور در صورت حکومت یکپارچه اقتدارگراها و نیزبی پایه بودن تبلیغات سوء مخالفان آقای خاتمی را یاد آور شوم که دولت اصلاحات را بی توجه به مسائل و مشکلات معیشتی مردم می خواندند که تنها به " گفتار درمانی" می پردازد ، تا آنجا که وی در سال پایان ریاست جمهوری اش اعلام کرد : " بعد از من وضعیت کشور را با مدیریت اشخاص اهل عمل خواهید دید ". آن پیش بینی تحقق یافته است و اصولگراها گر چه با ادعای اینکه ما برای خدمتگزاری آمده ایم و اختلاف نداریم و گر چه خود را " آبادگر" می خواندند ، اما بسیاری از آنان بالاخره پذیرفتند و اقرار کردند که هم شدیداً با هم اختلاف پیدا کرده اند و هم دولت و مجلس اصولگرا ناکارآمدند . البته عده ای از اصولگراها معتقدند که مجلس هفتم به علت تصمیمات غلط قطار اقتصادی کشور را از ریل خود خارج کرده است . سر مقاله روزنامه اصولگرای جمهوری اسلامی نمونه ای از این گروه است : " متأسفانه مجلس هفتم از همان ابتدا در چنبره شعارهای غلط اقتصادی گرفتار شد و با شعار " تثبیت قیمت ها " جریان عادی اقتصادی کشور را که البته نیازمند اصلاح و ترمیم بود ،اما هر چه بود از آنچه با شعار تثبیت قیمت ها پیش آمد ، بهتر بود ، به بن بست خطرناکی مبتلا کردکه راهی برای فرار از آن پیدا نمی شود" (5/10/86) . جمعی دیگر نیز انتقاد اصلی را متوجه دولت نهم کرده اند که در مقاله " کشتی بدون قطب نما" به تعدادی از آنها اشاره کردم . فقط اضافه می کنم خدا رحم کرد که ایرانیان پیشنهاد آقای احمدی نژاد را جدی نگرفتند و برای مقابله با توطئه استکبار جهانی برای افزایش جمعیت کشور تا 120 میلیون نفر اقدام نکردند . در آن صورت تورم حتماً سه رقمی ، قیمت مسکن پنج برابر ، بیکاری ده برابر و گاز و گازوئیل و نفت و آب و برق نیز جیره بندی و گران می شد ! حتی با همین جمعیت نیز افزایش بی سابقه و 5/2 برابری قیمت نفت ، نه فقط شرایط اقتصادی کشور و مردم را بهبود نبخشیده است ،بلکه موجب افزایش 5/2 برابری بهای زمین و مسکن شده ، قیمت بسیاری از کالاهای ضروری و مصرفی مردم را به همین میزان گران کرده ، بیکاری را کاهش نداده ، بحران بورس را دو و نیم ساله کرده و نقدینگی را به شکل بی سابقه ای دو برابر نموده است . مهم تر آنکه چشم انداز روشنی دربار? مهارتورم و گرانی و بیکاری و نیز توسعه اقتصادی میهن دربرابر اکثریت ملت، بویژه قشرهای محروم قرار نمی دهد . علت آن است که " کشتی مدیریت اجرایی ، تقنینی و نظارتی کشور بدون قطب نما در دریای متلاطم جهانی در حرکت است " و مادام که ناخدای این کشتی اصولگرایانند ، نفت چه 10 دلار و چه 100 دلار ، سهم ملت ایران از صادرات نفت و گاز ، گرانی ، تورم ، بیکاری و افزایش بزه های اجتماعی از یک سو و عمیق تر شدن شکاف طبقاتی ، توسعه نیافتگی و آسیب پذیری تمامیت ارضی کشور از سوی دیگر خواهد بود . با دولت و مجلس اصولگرا ، اگر برف ببارد ، گاز و برق در زمستان قطع می شود و اگر برف نبارد ،آب و برق در تابستان جیره بندی می شود. به این ترتیب : - درست است که آقای احمدی نژاد از وقوع یک تحول بزرگ جهانی نا امید شده است و کنفرانس هولوکاست با شرکت نژادپرستان اروپایی و آمریکایی برگزار نمی کند تا کذب بودن اتهام ناجوانمردانه صهیونیست ها به هیتلر را ثابت کند . - درست است که اصولگرایانی مانند آقای نادران از توهماتی از این قبیل دست برداشته اند که ، "کاری کرده ایم که آمریکا و اسرائیل از حل مشکلات داخلی کشورهای خود هم ناتوان شده اند " (ایلنا ،4/6/83) . - درست است که آقای خوش چهره اعتراف می کند که ، "در سه سال گذشته سرعت رشد ما از برخی همسایه ها پایین تر بوده است و شکاف ما با کشورهایی مانند ترکیه بیشتر شده است .... و دولت نه تنها وابستگی [ به نفت ] را کاهش نداد ، بلکه آن را افزایش داده است " ( سرمایه 20/11/86) . - درست است که مجلس هفتم از مواضع و مصوبات خود عقب نشسته است . - درست است که به اعتراف آقای توکلی دولت نهم" غول تورم " را بیدار و جامعه را دچار "بیماری هلندی" کرده است و کشتی اقتصادی دولت آقای احمدی نژاد قطب نما ندارد و..... . اما سئوال این است که آیا فقط کشتی اقتصادی دولت قطب نما ندارد ولی در سایر زمینه ها مصوبات و مدیریت داهیانه ای را در سطح ملی شاهدیم ؟ آیا همه قصورها و تقصیر ها متوجه آقای احمدی نژاد و دولت نهم است و مجلس هفتم نباید پاسخگوی وضعیت آشفته ونگران کننده میهن باشد؟ مسئولیت آقایان حداد عادل ،باهنر و توکلی در اتخاذ تصمیمات غلط و متناقض و پر هزینه مجلس هفتم چیست ؟ و چرا مجلس در رأس امور نیست ؟ چرا نه مقامات دولتی ، نه نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم و نه حتی آقای سبحانی توضیح نمی دهند که دولت نهم در آمد 150 میلیارد دلاری کشور در دوسال و نیم گذشته را چگونه مصرف کرده که نه پروژه های بزرگ و ملی راه اندازی شده است و نه مردم ، به ویژه محرومان ، افزایش قیمت نفت را در بهبود معیشت خود احساس می کنند ؟ مقاله را با این سئوال از آقای حداد عادل به پایان می برم که در حال حاضر وقتی که مردم در محافل و مجالس یا در اتومبیل های خود از کنار اتومبیل ایشان رد می شود ، چه کار می کنند و به او چه می گویند؟ آیا از اینکه مجلس هفتم دلهره خرید آنان را در دولت اصلاحات به آرامش خرید در دولت نهم تبدیل کرده است از اصولگراها تشکر نمی کنند و عزاداری خود را پایان یافته نمی خوانند و توضیح نمی دهند که علت اینکه هنوز رخت عزا از تن در نیاورده اند ، این است که پودر لباسشویی نایاب شده است ؟ راستی عیدی سال 87 آقای حداد عادل به مردم چیست ؟
|